تبیان، دستیار زندگی
در مبحث گذشته عنوان شد که یکی از انواع قضایای حملیه به اعتبار موضوع، قضایای محصوره هستند. همچنین ذکر شد که اگر حکم متعلق به افراد موضوع باشد و کمیت افراد را نیز بیان کند، در این حالت قضیه را محصوره یا مسوّره نامند. ...
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : رضا هاشمی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

اقسام حملیه(2)

منطق

اهداف کلی:

هدف از ارائه این مبحث این است که دانش آموز:

1-  با انواع دیگر قضیه حملیه آشنا شود.
2-  به خوبی مفاهیم قضایای محصوره را درک کند.
3-  بتواند مثال هایی برای انواع قضایا حملیه بیان کند.
4-  با واژه ها، اصطلااحت و مفاهیم این بخش آشنا شود.

چکیده:

در مبحث گذشته عنوان شد که یکی از انواع قضایای حملیه به اعتبار موضوع، قضایای محصوره هستند. همچنین ذکر شد که اگر حکم متعلق به افراد موضوع باشد و کمیت افراد را نیز بیان کند، در این حالت قضیه را محصوره یا مسوّره نامند.

قضیه محصوره با توجه به کمیت افراد به دو نوع کلیه و جزئیه تقسیم می شود و قضیه حملیه از جهت نسبت نیز به دو دسته (موجبه) و (سالبه) تقسیم می شود.

با توجه به اهمیت موضوع قضایای (محصوره) دراین مبحث به شرح کامل تری در رابطه با این موضوع خواهیم پرداخت:

قضیه محصوره:

همان طور که در مطلب پیشین ذکر گردید، قضایای حملی به اعتبار موضوع به چهار قسم ذیل تقسیم می شود:

1- شخصیه
2-  طبیعیه
3- مهمله
4- محصوره

اگر حکم متعلق به افراد موضوع باشد و کمیت افراد را نیز بیان کند در این حالت قضیه را محصوره یا مسوره گویند. قضیه محصوره باتوجه به کمیت افراد بر دو نوع ذیل است:

1- کلیه
2- جزئیه

منطق

اعتبار قضایای محصوره:

در منطق فقط قضایای محصوره معتبر و مورد توجه است. زیرا قوانین منطق، قوانینی عمومی است، پس در منطق به قضایای شخصیه که جنبه عمومی ندارند توجه نمی شود. قضایای طبیعیه نیز در حکم قضایای شخصیه است زیرا حکم قضایای طبیعیه نمی تواند به صورت قانون عمومی باشد. در این قضایا راجع به خود مفهوم، از آن جهت که یک مفهوم است و بدون توجه به افراد و مصادیق آن، حکم می شود.

مفهوم از این جهت شبیه معنی شخصی است که عمومیت ندارد. مثلاً مفهوم انسان در قضیه (انسان، نوع است) عمومیت ندارد بلکه یک مفهوم شخصی و خصوصی است، چون هیچ یک از افراد انسان، نوع نیست.

قضایای مهمله نیز در حکم قضایای جزئیه است، زیرا در این گونه قضایا هم می توان حکم را به تمام افراد و هم بر بعضی از افراد، ارجاع داد. مثلا وقتی گفته شود (حاکم مردم خادم مردم است) چون کمیت افراد در این قضیه معلوم نیست، می توان احتمال داد که هر حکمرانی خدمتگزار قوم خود است؛ و نیز می توان این حکم را شامل هر کس که عنوان حاکم بر او صدق کند، ندانست، زیرا ممکن است حاکمی چون قدرت خود را از طرق مردم به دست نیاورده است، لذا خدمتگزار آنان نیز نباشد؛ ولی در هر دو صورت می توان حکم کرد که (بعضی از حکام مانند خادم مردمند) زیرا چنانچه چون حکم در قضیه مهمله در واقع برای عموم افراد موضوع باشد قطعا بخشی از آن را در بر می گیرد اما درباره بخش دیگر حکمی نشده است.

بنابر این در قضایای مهمله آنچه قطعا و در هر دو احتمال (که حکم را راجع به تمام یا بعضی از افراد موضوع بدانیم) صادق است، حکم جزئی خواهد بود و قضیه جزئیه نیز معنایی جز این ندارد و درمورد بعضی دیگر ساکت است، یعنی بعضی دیگر را نه نفی می کند و نه اثبات می کند.

مثلاً وقتی گفته شود(بعضی از انسان ها حیوانند) این حکم صادق است زیرا در مورد بعضی دیگر سکوت کرده است و دلالتی ندارد بر اینکه حکم بر سایر افراد موضوع تعمیم نمیابد و بدون تردید (بعضی از انسان ها حیوانند) اگرچه درواقع بقیه انسان ها نیز حیوانند ولی قضیه مذبور راجع به آن ساکت است. پس قضایای معتبر در منطق تنها محصورات می باشند، خواه کلی باشند و خواه جزئی.

اقسام قضیه حملیه به اعتبار نسبت

قضایای حملیه به اعتبار نسبت به دو دسته زیر تقسیم می شوند:

1-  موجبه
2-  سالبه

1- موجبه:

اگر چیزی را به موضوع نسبت دهیم به آن موجبه گویند.

مانند: هر انسانی فانی است، هر درختی رشد می کند، بعضی از انسان ها دروغگو هستند، بعضی از حاکمان ظالم هستند.

2- سالبه:

اگر چیزی را به موضوع نسبت ندهیم یا از موضوع سلب کنیم، این قضایای را سالبه نامند.

مانند: هیچ دانایی بی ادب نیست، هیچ مومنی دروغگو نیست، هیچ حیوانی متفکر نیست، هیچ کافری خدا پرست نیست.

پس در این درس متوجه شدیم که قضایای حملی محصوره چنین اند:

1- موجبه کلی: هر الف، ب است

2- سالبه کلی: هیچ الف، ب نیست.

3-  موجبه جزئی: بعضی الف ها، ب هستند.

4-  سالبه جزئی: بعضی الف ها، ب نیستند.

سور قضیه

لفظی که دلالت بر کمیت افراد موضوع دارد، سور قضیه نام دارد. سور در این جا به معنی حصار و دیوار است، به همین جهت این قضایا را محصوره یا مسوّره گویند:

1- سور موجبه کلیه: هر، همه، تمام ...
2- سور سالبه کلیه: هیچ، هیچ یک ...
3- سور موجبه جزئیه: بعضی، گروهی، اندکی، چه بسا و ...
4- سور سالبه جزئیه: نه بعضی، نه همه و ...


مرکز یادگیری سایت تبیان - نویسنده: رضا هاشمی

تنظیم: مریم فروزان کیا