تبیان، دستیار زندگی
بحث تشکیک پیش از صدرالمتالهین در نظام های مشائی و اشراقی در ماهیاتی که افراد متفاضل دارند مطرح گردیده است اما تشکیک در وجود به حمت متعالیه اختصاص دارد و در حقیقت دیدگاه این نظام در توجیه کثرت موجود در جهان است. ...
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : رضا هاشمی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تشکیک در وجود

اهداف:

  • آشنایی دانش آموزان با تشکیک در وجود

ملاصدرا

چکیده:

بحث تشکیک پیش از صدرالمتالهین در نظام های مشائی و اشراقی در ماهیاتی که افراد متفاضل دارند مطرح گردیده است اما تشکیک در وجود به همت متعالیه اختصاص دارد و در حقیقت دیدگاه این نظام در توجیه کثرت موجود در جهان است.

سیر تاریخی بحث تشکیک در وجود

زمانی که سیر تشکیک را در نظام های مشائی و اشراقی بررسی می کنیم متوجه می شویم که مبحث تشکیک پیش از صدرالمتالهین اولاً، در همه واقعیات مطرح نیست بلکه فقط در باب کیفیات و کمیاتی که انواع متفاضل دارند مطرح است و همچنین جواهری را هم که با یکدیگر رابطه علی – معلولی فاعلی دارند شامل می شوند، و ثانیا در آن دو گرایش اصلی وجود دارد، گرایش اشراقی مبنی بر تشکیک در ماهیات و گرایش مشائی مبنی بر تشکیک در مفهوم.

تشکیک در وجود

مباحث مربوط به تشکیک وجود مربوط به حقیقت وجود است نه مفهوم وجود، مفاهیم کلی را از نظر کیفیت صدق بر مصادیق به دو دسته زیر تقسیم می کنند:

1-  متواطی
2-  مشکک

مشکک:

مفهومی است که صدق آن بر افراد و مصادیقش به واسطه شدت و ضعف، تقدم و تأخر و ... یکنواخت نبوده است بلکه متفاوت استف مشکک را از آن جهت مشکک نامیده اند که وقتی در ابتدای امر به معنای آن نظر می کنیم گمان می کنیم که واحد است و آنگاه که به مصادیقش نظر می کنیم به ذهن می آید که مصادیق آن متعدد است پس شک می کنیم که آیا این لفظ مشترک معنوی است یا لفظی؟

حقیقت وجود در عین حال که کثیر است یک حقیقت است به دلیل آنکه ما از همه مراتب و مصادیق آن، مفهوم یگانه و عام وجود را انتزاع می کنیم مفهمومی که تصورش بدیهی است و می دانیم که انتزاع مفهوم واحد از مصادیق کثیر از آن جهت که کثیر بوده و حیثیت وحدتی در آن ها لحاظ نشده است محال و ممتنع است از این جا معلوم می شود که حقیقت وجود یک حقیقت تشکیکی و دارای مراتب گوناگون است.

تشبیه حقیقت وجود به نور حسی

وجود را از این جهت که وحدتی در عین کثرت دارد به حقیقت نور تشبیه نموده اند و نور حقیقت واحدی است که دارای مراتب گونانگون شدید و ضعیف می باشد.

خورشید

به عنوان مثال:

یک نور قوی داریم (نور خورشید) و یک نور متوسط داریم(نور چراغ) و یک نور ضعیف داریم(نور شمع)، همه این موارد نور می باشند و جز نور چیزی نیستند این طور نیست که مرتبه شدید نور مرکب از نور و چیز دیگری غیر از نور باشد و یا این که مرتبه ضعیف نور چیزی از حقیقت نور را فاقد باشد و یا با ظلمت که همان نبود نور است، آمیخته شده باشد بلکه هریک از مراتب گوناگون نور، فقط نور هستند نه چیزی از حقیقت نور بیش دارد و نه کم بلکه هر مرتبه ایی از نور یک حقیقت بسیط است و آن حقیقت همان نوریت است. بنابراین در عین وحدتش کثیر است و در عین کثرتش واحد است.

وجود نیز همین گونه است یک حقیقت واحد است که مراتب گوناگون دارد و اختلاف این مراتب در شدت و ضعف، تقدم و تأخر، بالایی و پستی و ... آن می باشد.

ــــــــــــــــــــــــــــــــ

منبع:

نهایه الحکمه (ترجمه دکتر علی شیروانی)

بدایه الحکمه (ترجمه محمدحسین آخوندی )

خطوط کلی حکت متعالیه (عبدالرسول عبودیت)


مرکز یادگیری سایت تبیان - نویسنده: رضا هاشمی

تنظیم: مریم فروزان کیا