تبیان، دستیار زندگی
از انواع استدلال که استدلال غیر مباشر یا حجت نامیده می شود که خود دارای سه قسمت می باشد(قیاس، استقراء و تمثیل) که در این مبحث به دلیل اهمیت هریک از موارد به شرح (تمثیل) خواهیم پرداخت. ...
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : رضا هاشمی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

استدلال (ترکیب قانونمند قضایا - تمثیل)

منطق

اهداف کلی:

هدف از ارائه این مبحث این است که دانش آموز:

1-    با مفهوم استدلال(استدلال غیر مباشر) آشنا شود.
2-    بتواند به راحتی برای این مفهوم تمثیل مثال هایی را فراهم آورد.
3-    با واژه ها، مفاهیم و اصطلاحات این مبحث به خوبی آشنا شود.

چکیده:

در مبحث های گذشته(احکام قضایای حملی) با استدلال مباشر آشنا شدیم، در این مبحث برآنیم که با نوعی دیگر از انواع استدلال که استدلال غیر مباشر یا حجت نامیده می شود که خود دارای سه قسمت می باشد(قیاس، استقراء و تمثیل) که در این مبحث به دلیل اهمیت هریک از موارد به شرح (تمثیل) خواهیم پرداخت.

استدلال غیر مباشر(حجت)

برترین هدف و نهایت مقصود منطقی، مباحث حجت یا مباحث معلوم تصدیقی است، که برای وصول به مجهول تصدیقی به کار می رود. آنچه تاکنون گفته شد، همه مقدمه ایی برای این مبحث بوده است. حتی مباحث معرف که در شناخت مفردات قضیه از قبیل: موضوع و محمول به کار می رود، مقدمه مبحث حجت است، درواقع حجت و استدلال در نظر منطقیون، عبارت است از ترکیب قضایا به صورتی که بتوان، توسط آن، به مجهول (یعنی مجهول تصدیقی) دست یافت.

یا به عبارت دیگر استدلال ترکیب قانونمند قضایای معلوم برای رسیدن به قضیه جدید است. این عمل را حجت نامیده اند چون به وسیله آن در برابر کسی که مورد خطاب قرار می گیرد برای اثبات مطلوب، احتجاج می شود. گاهی آن را دلیل نیز نامیده اند چون دلالت به مطلوب دارد؛ و نحوه ترکیب آماده سازی قضایا برای دلالت را استدلال گویند که خود دارای سه قسم می باشد.

1-    تمثیل
2-    استقراء
3-    قیاس

تمثیل:

تمثیل اولین نوع استدلال غیر مباشر می باشد که می توان آن را این گونه تعریف نمود:

انتقال ذهن از حکم در مورد شیءایی به حکم در مورد شیء دیگر به خاطر شباهتی که بین این دو مورد وجود دارد. به عبارت دیگر تمثیل عبارت می شود از: سرایت دادن حکم یک موضوع به موضوع دیگر به دلیل شباهت آن دو با همدیگر.

منطق

ارزش علمی تمثیل

استدلال تمثیلی، باتوجه به ساده بودنش از ادله ایی می باشد که فقط مفید احتمال است، زیرا صرف شباهت دو شیء در یک امر واحد یا در چند امر مستلزم این نیست که در همه امور شباهت دارند. مثلا اگر شخصی در بلندی قامت و حالت چهره و بعضی از عادات شبیه به فرد دیگری باشد و یکی از آن دو نفر مرتکب جرمی شده باشد، نمی توان شخص دوم را نیز به صرف مشابهت در بعضی صفات یا افعال، مجرم دانست.

البته اگر وجوه تشابه بین دو شیء قوی و زیاد باشد، موجب تقویت احتمال است تا حدی که احتمال را به مرحله یقین می رساند. تشابه در قیافه از این گونه موارد می باشد. چه بسا ما در خصوص فردی به صرف دیدن او، حکم می کنیم که صاحب فضیلت یا رذیلتی است. زیرا قبلا شخصی را که شبیه اوست و دارای اخلاق و عاداتی شبیه به اخلاق و عادات اوست، دیده ایم اما این تشابهات چیزی از حقیقت را آشکار نمی کند. مگر اینکه برای ما مشخص شود که دلیل تشابه، علت تامه صبوت حکم در شیء اول است.

مثال:

می دانیم آهن هادی جریان الکتریسیته می باشد و نیز می دانیم مس هم مانند آهن فلز می باشد. همچنین می دانیم فلز بودن آهن علت هادی بودن آن است.

پس می توان نتیجه گرفت مس نیز هادی جریان الکتریسیته می باشد.


مرکز یادگیری سایت تبیان - نویسنده: رضا هاشمی

تنظیم: مریم فروزان کیا