تبیان، دستیار زندگی
همانطور که می دانید مهم ترین فعالیت ذهن ما استنتاج و استدلال است، یکی از تعاریف استدلال عبارت است: استدلال از قضیه ایی واحد به قضیه ایی دیگر که استدلال مباشر یا بسیط نامیده می شود. ...
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : رضا هاشمی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

احکام قضایای حملی

اهداف کلی:

هدف از ارائه این مبحث این است که دانش آموز:

1-    نسبت های مختلف قضایای حملی را بشناسد.
2-    با عناوین تقابل، تضاد، تناقض و تداخل تحت تضاد آشنا شود.
3-    برای نسبت تضاد که بین قضایا برقرار است مثال های متعددی را فراهم آورد.

.

4-    با واژه ها، مفاهیم و اصطلاحات این مبحث به خوبی آشنا شود.

چکیده:

همانطور که می دانید مهم ترین فعالیت ذهن ما استنتاج و استدلال است، یکی از تعاریف استدلال عبارت است: استدلال از قضیه ایی واحد به قضیه ایی دیگر که استدلال مباشر یا بسیط نامیده می شود. این قسم از استدلال تحت عنوان احکام قضیه و نسبت بین قضایا معروف است که در ادامه به تفصیل به شرح این مبحث خواهیم پرداخت:

احکام قضایا:

یکی از مهم ترین فعالیت های ذهن ما انسان ها که قدرتی خدادادی هم می باشد قدرت استنتاج و استدلال است. همانطور که می دانید در کتب مختلف منطقی برای استدلال تعاریف متفاوتی بیان شده است، ازجمله آنان رسیدن ذهن از تصدیقی و یا تصدیق هایی به تصدیق جدید می باشد.

بنابر شرح فوق می توان تعریف استدلال را بر دو قسم ذیل مطرح نمود:

1-    استدلال از قضیه ایی واحد به قضیه ایی دیگر که استدلال مباشر یا بسیط نامیده می شود.
2-    استدلال از طریق قضایای مؤلف به قضیه ایی دیگر که استدلال غیر مباشر نامیده می شود.

در این جا لازم است یادآوری کنیم که مورد دوم در منطق به عنوان(حجت) بررسی می گردد که در مباحث بعدی به شرح آن خواهیم پرداخت.

لازم به ذکر است که همچنین مورد دوم خود به سه قسمت ذیل تقسیم بندی می شود:

1-    قیاس
2-    استقراء
3-    تمثیل

منطق

در کتب منطق قسم اول استدلال تحت عنوان(احکام قضیه) و (نسبت بین قضایا) بحث می شود که این مقوله خود اقسام متعددی دارد که در ادامه به اهم آن ها می پردازیم.

الف) تضاد

ب) تناقض

ج) تداخل

د) تداخل تحت تضاد

الف) تضاد:

اگر دو قضیه به گونه ایی باشند که از صدق یکی بتوان کذب دیگری را استنتاج نمود و نه برعکس (یعنی اگر صدق هر دو قضیه باهم محال باشد ولی کذب آن دو، باهم ممکن) در این صورت آن دو قضیه باهم رابطه تضاد دارند. به عبارت دیگر زمانی دو قضیه متضاد هستند که فقط در کیفیت و نه در کمّ مختلف و هر دو کلی باشند.

از دو قضیه متضاد، اگر یکی صادق باشد، حتما دومی کاذب است و نه برعکس.

مثال: هر طلایی معدنی است، اگر این قضیه صادق باشد لازم است که قضیه: هیچ طلایی معدنی نیست، کاذب باشد اما اگر قضیه: هر معدنی طلاست، کاذب باشد لازم نیست که قضیه: هیچ معدنی طلا نیست صادق باشد.

و یا این مثال:

هر انسانی ناطق است، اگر این قضیه صادق باشد لازم است که قضیه هیچ انسانی ناطق نیست کاذب باشد و یا اگر قضیه هیچ اسبی پرنده نیست صادق باشد لازم است قضیه هر اسبی پرنده است کاذب باشد.

ولی اگر قضیه هر انسانی شاعر است، کاذب باشد لازم نیست قضیه هیچ انسانی شاعر نیست صادق باشد بلکه می تواند کاذب باشد.

اگر بین دو قضیه متضاد حکم به انفصال گردد، قضیه منفصله (مانعه الجمع) خواهد بود به مثال های زیر خوب توجه نمایید:

هر نمکی، در آب حل می شود.

هیچ نمکی، در آب حل نمی شود.

بر اساس آنچه در این قسمت بیان شد، در نتیجه از صدق قضیه (هر مثلث، شکل است) می توان چنین استدلال کرد (چنین نیست که مثلثی، شکل نیست) به دلیل نسبت تضاد.

ادامه دارد ...


مرکز یادگیری سایت تبیان - نویسنده: رضا هاشمی

تنظیم: مریم فروزان کیا