حرف و انواع آن (2)
این حروف به هشت گروه تقسیم می شوند که عبارتند از :
حروف نصب
حروف مصدری
حروف جزم
حروف شرط
حروف تحضیض
حروف مستقبل
حروف توقع
حرف ردع
این حروف وقتی قبل از فعل قرار می گیرند فعل را منصوب می سازند یعنی حرکت فتحه در آخر فعل ظاهر می شود.
دسته ی دوم حروف مصدری هستند که عبارتند از : " أن ، أنَّ ، کی ،ما ، لو "
این حروف با قرار گرفتن پیش از فعل ، موجب می شوند آن فعل تأویل به مصدر رود یعنی به جای این حرف و فعل پس از آن مصدر آن فعل قرار می گیرد .
حروف جزم که 5 تا هستند : " إِن ، لَم ، لَمّا ، لام أمر ، لا نهی "
کاربرد این حروف مجزوم ساختن افعال است یعنی به موجب این حروف حرکت ساکن در انتهای فعل می آید .
حروف شرط : " إِن ، لَو "
این حروف به دو فعل در جمله نیاز دارند اولی را به عنوان فعل شرط و دومی را به عنوان جواب شرط برای خود می گیرند.
حروف تحضیض که 5 تا هستند : " ألا ، أما ، هلا ، لولا ، لوما "
حروف مستقبل که عبارتند از : " سین ، سوف "
این حروف فعل مضارع را به فعل مستقبل ( آینده ) تبدیل می کنند .
حرف توقّع : " قَد "
این حرف هم بر فعل ماضی وارد می شود و هم بر فعل مضارع .
با آمدن بر سر فعل ماضی فعل را تبدیل به ماضی نقلی می کند و با آمدن بر سر فعل مضارع بیانگر آن خواهد بود که معنای آن فعل استمرار ندارد بلکه گاهی اوقات به وقوع می پیوندد .
حرف ردع : " کلّا "
که این حرف برای نفی و انکار به کار می رود .
اکنون به کاربرد این حروف در آیات شریفه ی زیر دقت کنید :
أَلَم تَرَ أَنَّ اللّهَ خَلَقَ السَّمواتِ و الأَرضَ بالحَقِّ إِن یَشَأ یُذهِبکُم وَ یَأتِ بِخَلقٍ جدید ( ابراهیم – 19 )آیا ندیدی خداوند آسمان ها و زمین را به حق آفریده است ؟ اگر بخواهد شما را می برد و خلق تازه ای می آورد .
لَم : حرف جزم
إنّ : حرف شرط
یَشَأ : فعل شرط و مجزوم
یُذهِب : جواب شرط و مجزوم
کَی نُسَبِّحَکَ کثیراً ( ط – 33 )
تا تو را بسیار تسبیح گوییم .
کَی : حرف ناصبه
و لَو فَتَحنا علیهم باباً مِنَ السَّماءِ فَظَلّوا فیه یَعرُجون ( حجر – 14 )
و اگر دری از آسمان به روی آنان می گشودیم آن ها پیوسته در آن بالا می رفتند .
لو : حرف شرط
و قالَ رَجُلٌ مُؤمِنٌ مِن آل فِرعَونَ یَکتُمُ ایمانَه اَتَقتُلُونَ رَجُلاً أَن یقولَ رَبِّیَ اللّهُ وَ قَد جاءَ کُم بالبَیِّناتِ مِن رَبِّکُم ( غافر – 28 )
و مرد مؤمنی از فرعونیان که ایمان خود را پنهان می داشت گفت : " آیا می خواهید مردی را به قتل برسانید به خاطر این که می گوید : پروردگار من اللّه است در حالیکه دلایل روشنی از سوی پروردگارتان برای شما آورده است ؟
أَن : حرف ناصبه
قد : حرف توقّع که در اینجا بر سر فعل ماضی آمده است .
و قالو لَولا نُزِّلَ هَذا القرآنُ عَلی رَجُلٍ مِنَ القَریتَینِ عظیم ( زخرف – 31 )
و گفتند : چرا این قرآن بر مرد بزرگ ( و ثروتمندی ) از این دو شهر ( مکه و طائف ) نازل نشده است ؟
لولا : حرف تحضیض
وَ إِنَّه لَذِکرٌ لَکَ وَ لِقَومِکَ وَ سَوفَ تٌسئَلون ( زخرف – 44 )
و این مایه ی یادآوری ( و عظمت ) تو و قوم توست و به زودی ( از رفتارتان با این نعمت ) سؤال خواهید شد .
قالَ أَلَم أَقُل إِنَّکَ لَن تَستَطیعَ مَعِیَ صَبراً ( کهف – 72 )
گفت : " آیا نگفتم تو هرگز نمی توانی با من شکیبایی کنی ؟ "
لَم : حرف جزم
لَن : حرف ناصبه
قالَ فَإِنِ اتَّبَعتَنی فَلا تَسأَلنی عَن شَی ءٍ حَتّی اُحدِثَ لَکَ مَنهُ ذِکراً
( کهف - 70 )
( خضر ) گفت : پس اگر می خواهی به دنبال من بیایی از من چیزی نپرس تا خودم ( به موقع ) راز آن را برای تو باز گو کنم .
إن : حرف جزم
لا: حرف نهی
کلّا سوف تعلمون ، ثمّ کلّا سوفَ تعلمَون ( تکاثر – 3 و 4 )
کلا : حرف ردع
سوف : حرف مستقبل
قَد مَکَرَ الّذینَ مِن قَبلِهِم فَأَتی اللّهُ بُنیانَهم مِنَ القواعِدِ فَخَرَّ علیهم السَّقفُ مِن فَوقِهِمِ ( نحل – 26 )
کسانی که قبل از ایشان بودند نیز مکر و توطئه کردند ولی خداوند
( شالوده ی ) زندگی آن ها را از اساس ویران کرد و سقف را از بالای سرشان بر آن ها فرو ریخت .
قد : حرف توقع
أَم حَسِبتُم أَن تُترَکوا وَ لَمّا یَعلَم اللّهُ الَّذینَ جاهَدوا مِنکُم وَ لَم یَتَّخِذوا مِن دونِ اللّهِ و لا رَسولِه و لا المُؤمِنینَ وَ لیجَةً ( توبه – 16 )
آیا چنین پنداشتید که ( به حال خود ) رها می شوید در حالیکه خداوند هنوز کسانی را که از شما جهاد کردند و غیر از خدا و پیامبرش و مؤمنان را محرم اسرار خویش انتخاب ننمودند ( از دیگران ) مشخص نساخته است ؟
أن : حرف ناصبه
لمّا : حرف جزم
لَم : حرف جزم
وَ قالوا لَولا یَأتینا بِآیَةٍ مِن رَبِّه أَوَلَم تَأتِهِم بَیِّنَةٌ ما فی الصُُحُفِ الأولی ( طه – 133 )
( و گروهی از آن ها ) گفتند : " چرا ( پیامبر ) نشانه ای از سوی پروردگارش برای ما نمی آورد ؟ ( بگو : ) آیا خبرهای روشنی که در کتاب های آسمانی پیشین بوده برای آن ها نیامد ؟
لولا : حرف تحضیض
لَم : حرف جزم 598
و عاداً وَ ثَمودَ و قَد تَبَیَّنَ لَکُم مِن مَساکِنِهِم وَ زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیطانُ أَعمالَهُم ( عنکبوت – 38 )
قوم عاد و ثمود را نیز ( به سبب اعمالشان هلاک کردیم ) و خانه های ( ویران شده ) آنان برای شما آشکار است ، شیطان اعمالشان را برای آنان آراسته بود .
قد : حرف توقّع